امسال اردیبهشت تمام شد واین ارزو به دلم مونده بود از جلوی خونه هایی رد بشم که گل یاس را تو باغچه جلوی خونه شون کاشتندو حداقل یک شاخه گل یاس کش برم.
تا این که امروز به طور اتفاقی یک ماشین نیسان را دیدم که گلدان می فروخت و تا چشمم به گلدون یاس افتاد
،با وجود همه بار و بندیلی که دستم بود،طاقت نیاوردم و یک گلذون خریدم. حالا این گلدون من روی یک میز کوچک پهلوی میز کامپیوتر هست واز عطر اون سرمستم .احساس می کنم تو اردیبهشت دوازده سال پیش هستم.
کیه که از عطر گل یاس سرمست نشه؟!.. و هوس عاشق شدن نکنه؟!.. اون هم در این هوای زیبای و دلپذیر بهاری... امیدوارم همیشه فضای زندگیت عطرآگین باشه.. و شاد باشی.
hich gole yaasi baram boy gole yaas gosheh hayate khoneh ru namideh! ke pedar ba mohabat michid o mizasht kenare balesham! :)
اگه وقت کردین یه سری هم به ما بزنین وبلاگ خوبی دارین.