کوچه برای من
باریکترین خیابان شهر نیست
پهن ترین زمینیست
که خاطره هایم را در آن کشت کرده ام
آه کو چه ای که زیبایی خاطراتت
همیشه ماندنیست
دوستت دارم
چرا که از دیوارهای خانه های آجری
آجرهای قرمز و بهمنی
شاخه های یاس و مو توت
آویزان است
و طراوت کو دکی همیشه پیداست
هر وقت که از آن عبور می کنی.......
هر وقت از آن عبور می کنم در خیالم با تو . . .
کوجه هم برایم تنگ بود ...
آزادگان را زندگی مثل سنگ بود ...
kheily ghashang minevisid
معمولا کوچه ها سرد تنها هستن