نام کوچک من

                


تا به حال شده یک مدت طولانی به اسمتون و معنی اون فکر کنید،روی کاغذ چندین بار بنویسیدش و بار ها و بار ها زیر لب تکرارش کنید تا به حدی که حسی شبیه بیگانگی نسبت به خود بهتون دست بده.

برای من این مورد زیاد پیش اومده.

تقریبا ده ساله بودم که فهمیدم مادرم قصد داشته موقع تولدم یکی از چند تا اسمس را که در نظر داشته برام انتخاب کنه اما نام من را مادر بزرگ انتخاب می کنه.از وقتی این قضیه را فهمیدم هیچ وقت از اسمم خوشم نیومد. فکر می کردم آدمایی که اسامی خاص(که کمتر تکراری هستند) را دارند همیشه و همه جا سرشناس هستند.تصورم این بود که اگه یکی از اون اسامی که مادرم می خواست دو من بذاره، را داشتم حتما شخصیتم هم چیزی غیر از این بود مثلا به جای یک دختر  یک دختر سر و زبان دار بودم.

تو همون سن ده دوازده سالگی بودم که می خواستند شناسنامه های ما بچه های طاغوتی! را که مزین به نقش شیر و خورشید بود را عوض کنند من هم با هزار خواهش و التماس از بابام خواستم وقتی میره ثبت احوال اسمم را عوض کنه .(انگار بقالی هست )وقتی که راضی شد گفت چی میخوای بذاری؟ گفتم «بهار». خلاصه این که بابام قبول کرد اما ثبت احوال نه.چند سال بعد هم که یادم نیست به چه علتی دوباره شناسنامه ها را تعویض می کردند که این دفعه خودم رفتم که گفتند ما اسامی زشت را عوض می کنیم اسم شما که مشکلی نداره.و این طور شد که من مجبور شدم نام کوچکم را هر چند که هنوز هم دوستش ندارم را قبول کنم و باهاش کنار بیام.

وقتی هم که وارد دنیای مجازی شدم اسمی را که 15 سال تو ذهنم بود را برای خودم انتخاب کردم تا آرزو به دل از دنیا نرم.


نظرات 12 + ارسال نظر
عباس عزیزی چهارشنبه 9 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 04:12 ب.ظ

سلام
من امروز اولین باره که وبلاگ شما رو میبینم و هیچ اطلاعاتی از شما ندارم همینطوری وبلاگ شما رو پیدا کردم. برام جالب بود خیلی مرتب و با کلاس!
دلت همیشه بهاری معطر به گلهای یاس باشه
عباس.

همایون گودرزی چهارشنبه 9 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 04:25 ب.ظ http://www.nashrafzar.com

... صدای پای کتاب ...

نعش آن بزرگوار چهارشنبه 9 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 04:33 ب.ظ http://taboot.blogsky.com

عالیه..........

مرتضی چهارشنبه 9 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 05:58 ب.ظ http://mortezaa.blogsky.com

من می دونستم ضجه هست شک داشتم توی سرچ زدم دیدم زجه می آید وای حالا کولی جا باید عوض کنم
مرسی از لطفت

پریا چهارشنبه 9 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 07:51 ب.ظ http://pariya.blogsky.com

بهار عزیزم ممنون که فراموشم نکردی و بهم سر زدی یه راضی بهت بگم تو این دردت مشترکیم خوب اینم یه نوعشه دیگه موفق باشی.بازم بهم سر بزن .

mehman nakhandeh پنج‌شنبه 10 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 05:28 ق.ظ http://kiam-man.blogsky.com

agar esmet BAHAR nist, omidvaram ke dar del hamisheh SABZ va BAHAR bashi. :)

امید آنلاین پنج‌شنبه 10 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 03:40 ب.ظ http://omid-online.blogsky.com

سلام .. منو که یادته ؟!
خوبی همشهری ؟!
چند وقتی بود دنبالت میگشتن :(
آخه میخاستم لینکگ بدم آدرست رو فراموش کرده بودم!
نخندی هااا !!!

راستی همشهری .. دیگه همشری نیستیم! دانشجو شدم .... اونم خدا کیلومتر دور تر!

در ضمن ... بهار یکی از قشنگ ترین واژه هایه که تو عمرم شنیدم!

یه خواهر با همین اسم .. دارم .. قربونش بشم الهی ...

میبینمت ... ( البته من دیگه سالی ۱ بار آپ دیت میکنم!!!‌)

فدات بای

مرتضی جمعه 11 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 01:39 ق.ظ http://mortezaa.blogsky.com

سلام بهار خانم
من لینکیدم
و هم چنین زهره
دوست داشتین به ما لینک بدین.
راستی اسم اصلیتون نمیگید چیه ؟؟؟

تاریک خانه جمعه 11 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 02:54 ق.ظ http://darkroom.blogsky.com

سوژه می دی دست ما ها !!
حالا هی باید بشینیم فکر کنیم ...
ولی این ترس ها و تنفرها تو زندگی همه وجود داره، من این حس را در زمینه های دیگه تجربه کردم، باید ازش رد شد و به مسخره بودنش خندید...

FH جمعه 11 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 09:59 ق.ظ http://www.park.blogsky.com

سلام بهار جان انقدر خودت رو سر این جورمسایل ناراحت نکن به نظره من اسم همه آدما قشنگه و واسه خودش یه جور قشنگی داره.در ضمن ازت ممنونم که منو فراموش نکردی و به من سر زدی.مرسیییییییی
موفق باشی.

مرتضی شنبه 12 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 08:18 ب.ظ http://mortezaa.blogsky.com

سلام
اول اسمت و نگفتی که اب نداره
دوم در مورد لینک هر جور دمست داری من لینک هام پویا هستن و استاتیک نیستن اما بعضی ها تا مدت های مدید می مونند که تو هم رفتی جزو اونها احیانا روزی برت داشتم فقط واسه دو سه روز ممکنه باشه که بعید می دونم به واسطه راهنمائیت این پیش بیاد
یا علی

دیوانه یکشنبه 13 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 02:02 ق.ظ http://www.divane.blogsky.com

در پست قبل از فهر با دفتر خاطرات گفتی .
چقدر دلم می خواهد مثل قبل بازم بنویسم ولی وبلاگ نمی زاری !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد