-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 16 مهرماه سال 1382 16:37
هزار سال خجالت کشیده ایم که بگوییم دوست دوست داشتن دوستت دارم «م-روان شید»
-
فارسی را پاس بداریم
دوشنبه 14 مهرماه سال 1382 01:32
*این چند روز که نبودم دلیلش اینه داشتم روی یک طر حانه کار می کردم. مبصرم هم سوخته بود . راستی اشتراک اینترنت من بدون وکیل هست برای شما چه طور؟ هنوز یک نمادینه نساختم.فردا باید چند تا عکس پویش کنم. امشب به تلافی این چند روز که نبودم می خوام به چند تا محله سر بزنم...... آره... حالم خوبه.اگه جمله های بالا یه جوریه به...
-
نام کوچک من
چهارشنبه 9 مهرماه سال 1382 15:43
تا به حال شده یک مدت طولانی به اسمتون و معنی اون فکر کنید،روی کاغذ چندین بار بنویسیدش و بار ها و بار ها زیر لب تکرارش کنید تا به حدی که حسی شبیه بیگانگی نسبت به خود بهتون دست بده. برای من این مورد زیاد پیش اومده. تقریبا ده ساله بودم که فهمیدم مادرم قصد داشته موقع تولدم یکی از چند تا اسمس را که در نظر داشته برام انتخاب...
-
اولین وبلاگ فارسی
دوشنبه 7 مهرماه سال 1382 22:54
این روزا از عمر اولین وبلاگ فارسی دو سال می گذره. حسین درخشان سال قبل تو یک مصاحبه با سروش جوان گفته بود که اولین وبلاگ نویس فارسی نبوده و یک نفر دو هفته زودتر از او شروع به نوشتن کرده ،اما واضحه که اگه او راهنمای ساخت وبلاگ فارسی را نمی نوشت خیلی طول می کشید تا وبلاگ نویسی تو ایران جای خودش را پیدا کنه. خیلی ها به...
-
دنیای حقیقی و مجازی
شنبه 5 مهرماه سال 1382 01:25
تا قبل از ظهور پدیده ای به اسم وبلاگ، اینکه به اینترنت می گفتند دنیای مجازی؛ حرف درستی بود. اما نکته بغرنج اینجاست که چطور تو دنیای مجازی آدمای واقعی می تونند وجود داشته باشند.برای من نویسنده هر وبلاگی حتی اونایی که به سبک خاطره نویسی از رویا و خیالپردازی هاشون می نویسند،همونقدر واقعیند که خودم هستم.هر کدوم از شما ها...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 2 مهرماه سال 1382 03:18
وقتی دور از خانواده و فامیل تو یک شهر غریب باشی طبیعیه که بعد از 12 روز که از پیش اونا بر می گردی کمی با اینترنت و وبلاگ غریبه بشی علیرغم اینکه حرف برای گفتن هست اما فعلا حس نوشتن نیست.فکر کنم بعد از دو سه روز وبگردی دو باره به این دنیای مجازی عادت کنم.پس،فعلا این لینک را داشته باشید تا بعد: خاتمی با جوانان چت می کند
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 20 شهریورماه سال 1382 14:40
*وقتی 8-9 سالم بود یک سریال تلویزیونی پخش می شد به اسم «آینه».ظاهرا اولین سریال خانوادگی بعد از انقلاب بود بیننده هم زیاد داشت اون موقع که ما بچه ها همه دلخوشیمون،کلا دو ساعت برنامه کودک شبکه یک و دو در طول روز بود این برنامه را من یکی که می دیدم.تا اونجا که یادم میاد در مورد اختلافات خانوادگی بود مثلا زوجی که همیشه...
-
زندگی شیرین می شود!
چهارشنبه 19 شهریورماه سال 1382 16:23
این چند وقته با این اوضاع بلاگ اسکای،حوصله کامنت گذاشتن برای دوستان پرشین بلاگی هم نداشتم که همین جا ازشون معذرت میخوام .دیشب چند دقیقه ای بیشتر آنلاین نبودم اما امروز ظهر که دیدم بخش نظرات درست شده،چادر چاقچور کردم رفتم چند جا کامنت گذاشتم. **خیلی سخته هدیه گرفتن برای پدر، آخه چقدر پیرهن و عطر و کمربند.شماها چی...
-
happy fathers day
چهارشنبه 19 شهریورماه سال 1382 01:15
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 17 شهریورماه سال 1382 04:17
می خواستم عکس هایی که با دوربین عکاسی از تنگه واشی گرفتم اینجا بذارم اما تا آخر ماه طول می کشه تا برای چاپ آماده بشن. قسمتی از فیلمی را که با هندی کم گرفتم به هارد منتقل کردم این عکسهایی که می بینید از فیلم گرفته شده به همین دلیل کیفیت پایینه.
-
تنگه واشی
شنبه 15 شهریورماه سال 1382 00:20
بالاخره موقیت فراهم شد و دیروز به تنگه واشی رفتم: یک جای زیبا و دیدنی.عبور از آب سردی که گاهی اوقات تا کمر می رسه،فکر کنم همه جذابیت منطقه در حال حاضر همین باشه و گرنه از نظر سرسبزی از این جور مناطق،حتی دیدنی تر تو کشورمون زیاده. از اونجایی که قبل از رفتن به مسافرت تاریخچه محلی را که میرم سعی می کنم پیدا کنم این جند...
-
هرگز به غریبه دل مبند
دوشنبه 10 شهریورماه سال 1382 18:20
هیچ کسی را دشمن خود مدان،اما هرگز به یک غریبه دل مبند، طرحی نینداز،لیکن خیالبافی هم پیشه نکن، همرنگ جماعت شو؛ چرا که در تنهایی خطر نهفته است. بدین سان هیچ چیز و هیچ عملی آرامش تو را بر هم نخواهد زد؛ دوست من
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 8 شهریورماه سال 1382 00:34
« پویه مهدوی نادر »دختری که با دو چرخه اش قرار است مسیر دور دنیا را از طریق کشورهای ایتالیا،فرانسه ،انگلستان،آمریکا،...عبور کند،می گویدهدفش از این سفر آشنایی با فرهنگ اقوام و ملل مختلف است،همچنین جمع آوری کمک برای بچه های بی سر پرست. شعار پویه عشق،دوستی و صلح جهانی است. دختری که از 18 سالگ یسفر هایش را شروع کرده و قله...
-
به یاد اخوان ثالث
چهارشنبه 5 شهریورماه سال 1382 01:23
بیا تا......... بیا تا فراتر فرازیم سرها فرستیم پیک نظر دورترها اگر سر فراتر آریم، داریم بس آفاق گسترده تر در نظرها زبر بودن و زیر دیدن توان،لیک اگر سر به زیری،نبینی زبرها
-
سکوت
دوشنبه 3 شهریورماه سال 1382 02:04
میان زمین و آسمان، نردبانی است.سکوت در اوج این نردبان است.کلام یا نوشتار هر چه قدر هم که قانع کننده باشندباز هم در میانه این نردبان هستند،باید بر آنها پا نهاد بدون هیچ فشاری.سخن گقتن دیر یا زود به شرارت بدل می شود.نوشتن دیر یا زود به شرارت بدل می شود.دیر یا زود. بی شک بی تردید.تنها سکوت از شرارت تهی است.سکوت اولین و...
-
بازیگرطنز:ناراحتی روان،سنگ صبور:خودکشی
شنبه 1 شهریورماه سال 1382 00:42
آقایان و خانمهایی که زیاد می خندید و می خندانید،از من به شما نصیحت که اگه می خواهید به ناراحتی روانی دچار نشید دیگه نخندید. گذشت اون زمانی که می گفتند خنده بر هر درد بی درمان دواست.اما حالا مشاهدات عینی من ! ثابت کرده که خنده زیاد باعث ناراحتی روحی روانی می شه. و اما ماجرا از این قراره که:چند ماه پیش«نصرالله...
-
مادر
چهارشنبه 29 مردادماه سال 1382 01:26
مادر زیباترین واژه ای است که بر لبان انسان نقش بسته است.واژه ای سر شار از مهر وامید، و نوایی شیرین، که از ژرفای دل بر می آید. مادر همه چیز است. آرام دلهای ماست.هنگامی که رنج می کشیم. امید می بخشد هنگامی که احساس بد بختی می کنیم. و نیرو می بخشد،آن گاه که ناتوانیم. او سرچشمه مهر،بخشندگی و همدردی است.
-
قدم زدن روی ذهن دیگران
دوشنبه 27 مردادماه سال 1382 00:51
یادم میاد که تو دوران بچگی،کتابی خوندم درباره پسر بچه ای که دلش می خواست بدونه تو ذهن دیگران چی می گذره،آرزوش این بود که بتونه فکر دیگران را بخونه.وقتی به این آرزو رسید،اول براش خوشایند بوداز این که می تونست افکار همه را ببینه البته بقیه مردم هم قادر بودند فکر اون را ببینند.بعد از مدتی وقتی دید که پدر و مادرش و دوستاش...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 22 مردادماه سال 1382 16:25
*اگر کامپیوتر شما هنگام اتصال به اینترنت shut down میشه،احتمالا به خاطر وجود کرم اینترنتی هست. برای دریافت اطلاعات بیشتر به وبلاگ 3 تا دوست صمیمی سر بزنید. **احساس می کنم بلاگ اسکای داره روز به روز «آب»میره،به قول ع هر دم از این باغ بری می رسد. ***یکی از بدترین چیز ها اینه که زندگی آدم دچار یکنواختی بشه،این که هر روز...
-
گفت و گو
دوشنبه 20 مردادماه سال 1382 03:02
شیر پنجه اش را نشان داد و گفت:«این کتیبه قدرت است» مار همان لحظه از دام پوست کهنه اش خارج شد و پاسخ داد:«این کتیبه جاودانگی است» پوست شیر کف اتاق پهن شده بودو پوست مار روی دیوار. شکارچی پیر بر روی صندلی راحتی به گفت و گوی آن دو می خندیدو کسی در اتاق نبود.
-
دختران افغان
شنبه 18 مردادماه سال 1382 00:40
بهشت کجاست ؟ اینکه اهل کجا باشی و بابات چیکاره باشه مرد باشی یا زن سیر باشی یا گرسنه خلاصه ؛ چی باشی و کی باشی و اهل کجا باشی معنی بهشت برات فرق میکنه بهشت آمریکائیا و اروپائیا با بهشت افریقائیا و افغانیا خیلی فرق داره ! خیلی !! *** ای خدا چی میشه صبح که از خواب پا میشیم هر روز بهمون نگن : پسر همسایه دختر فامیل پدر...
-
دیروز یا امروز
چهارشنبه 15 مردادماه سال 1382 00:28
دیروز می گذشتم از گذر زمان امروز چیزی ندیدم جز وحشت،درد،سیاهی،بی داد چیزی ندیدم جز ناله و فریا د و آه چیزی ندیدم جز گریه آن کودک مظلوم،مادر تنها،مرد غمگین شاخه خشکیده و سرهایی بر دار دستها سرد،پرنده خاموش،آب بی جریان،دریا بی رنگ،قلبها بی روح و پر زنیرنگ و امروز گذشتم از گذر زمان دیروز و اما دیروز،ای کاش من در دیروز...
-
نویسنده خیاط یا خیاط نویسنده؟
شنبه 11 مردادماه سال 1382 17:11
* از وقتی که سیتم نظر خواهی تو بلاگ اسکای بر داشه شده، بعضی از دوستان دیگه کمتر می نویسند.چرا؟ ** طراحی قالب جدید وبلاگم را دوست عزیز در وبلاگ تاریک خانه زحمتش را کشیدند. *** این روزها مشغول خوندن کتاب «در جستجوی واقعیت » هستم،این کتاب مجموعه 31 داستان کوتاه از 31 نویسنده معاصر هست که آقای محمد علی سپانلواین ها را تو...
-
شادی و غم
چهارشنبه 8 مردادماه سال 1382 16:21
شادی شما غم شماست که نقاب افکنده باشد.هما ن چاهی که سر چشمه خنده های شماست چه بسا از اشک شما مالامال شود. هر چه غم عمیق تر در وجودتان رسوخ می کند شادی بیشتری را می توانید در خود بگنجانید .جامی که شرابتان در آن می گنجد،همان جامی نیست که در کوره کوزه گران گداخته بود؟وعددی که روحتان را می نوازد،خود همان چوبی نیست که...
-
بیاینترنتی بی کامپیوتری.......
دوشنبه 6 مردادماه سال 1382 00:46
بعد از دو روز قطعی تلفن که شدیداْ (دچار بی اینترنتی)بودم آخرین مطلب را شنبه هفته گذشته آپدیت کردم.فردای اون روز که اومدم به وبلاگم سر بزنم یک دفعه کامپیوتر «کن فی یکون» شد. مانیتور و کیبرد بعد از پنج سال باهم اعتصاب کردند، ماوس که خیلی وقت بود باید عوض می شد،ویندوز هم مشگل داشت و باید دو باره نصب می شد. این بود که تا...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 28 تیرماه سال 1382 15:28
مردمان جهان از خرد تا بزرگ تارهای سست از آرزوهای گران بر گرد خویش می تنند و خود،عنکبوت وار میان آن جای می گیرنند. ناگهان ضربت جارویی این تارهای سست را از هم می گسلد،آن گاه همه فغان بر می آورند که کاخی آراسته به دست ستم ویران شده است. «گوته»
-
زمان
دوشنبه 23 تیرماه سال 1382 15:43
همپای تیک تاک ثانیه های روزای کسالت بار همین جوری بی هدف،ساعتای عمرت را هدر می دی و توی زادگاهت،توی یه تیکه جا،همین طوری وقت می گذرونی به انتظار این که یه نفر،یه چیز،بیاد و راه را نشونت بده وقتی از آفتاب گرفتن خسته می شی،می مونی خونه به تماشای بارون هنوز جوونی و زندگی درازه و امروزرو هم میشه همین جوری گذروند اما یه...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 20 تیرماه سال 1382 17:28
سلام قبل از هرچیز میخوام بگم که من تو تایپ بعضی حروف تو بلاگ اسکای مشگل دارم،هم برای یادداشت خودم وهم برای کامنت گذاشتن مدام باید برای اون چند تا حروف shiftوalt را بگیرم و خیلی وقت گیره .حالا به همین وضع راضی هستم ولی گاهی اوقات که اصلا نمی تونم چیزی تایپ کنم. به خاطر همین موضوع برای یادداشت های خودم ترجیح میدم...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 19 تیرماه سال 1382 20:11
گفتم یک جمله حکیمانه بنویسم تا اینجا کامنت بگذارید این آدمک چرا اینجوری می خنده لقمان حکیم که زشت رویش می خوانند، حکیمانه گفت:شیرینی نیشکر در نی آن نیست،در شکری است که درون نی نهفته است.
-
یک کوچه یک پنجره
پنجشنبه 19 تیرماه سال 1382 19:21
روزهای گرم تابستون یک کوچه یک پنجره چشمان من که منتظر عبور تو از کوچه بود و عبور تو که همراه بود با لبخندی و شاخه گلی.......